عجب!... یعنی قهر کرده!؟ فکر نمی کنم موضوعی پیش آمده باشه که دلخورش کرده باشه! تا جایی که یادمه حتی توی وبلاگ قبلی ات هم همینطور بود یعنی انگار حوصله ی حضور مداوم رو نداره. باید هراز گاهی (که گاهی این هرازگاهی ممکنه به سالی هم بکشه!) سکوت می کنه یا غایب میشه. به هرحال هرکجا هست امیدوارم خوش و تندرست باشه و اوضاع اش به کام.
هرگز و هیچوقت از شما جدا نمی شوم حتی اگر نباشم، باورش کمی سخت است به همان میزانی که توضیحش، این بودن و نبودن، بگذریم.
نرگس من! الهه ی خوبم!
امشب زیباترین واژه هایم را به هم گره می زنم تا برایتان شالی ببافم، دوست داشتم خودم شال را روی شانه هایتان می گذاشتم ولی همین که گاهی در شالی که بافته ام ببینمتان که به من لبخند می زنید و برایم دست تکان می دهید جهان را به من می بخشند.
سلااااااااااااااااااااام یحیی جان سلااااااااااااااااام! چقدر خوبه که تو منو پیدا کنی،کم کم داشتم فکر میکردم که رشته های طلایی دوستی مان آهنین شده ... نرگس
رشتههای نامرییِ ما گرچه دیده نمیشه اما هست و هیچ هم پارهشدنی نیست (((: اینجا رو گم کرده بودم نرگسی! یعنی داشتم کامنتها و یادداشتهای پیشینام رو مرور میکردم که یهو دیدم تو این آدرس رو بهم معرفی کرده بودی اومدم اینجا دیدم به به! چه جمع و محفلِ کوچکِ خودمونیِ دوستداشتنیای دارید و اینا این شد که حسودیم شد گفتم ابرازِ وجودی کنم D:
این تصویرِ خیلی قشنگیه. من جفت سفیدپوستشو قبلا دیده بودم :)
پاسخ دادنحذفالهه
آره الهه جون سفیدش هم هست قشنگه.
پاسخ دادنحذفنرگس
ام تی هم ظاهرا ما رو برای همیشه ترک کرده..
پاسخ دادنحذفنرگس
عجب!... یعنی قهر کرده!؟ فکر نمی کنم موضوعی پیش آمده باشه که دلخورش کرده باشه!
پاسخ دادنحذفتا جایی که یادمه حتی توی وبلاگ قبلی ات هم همینطور بود یعنی انگار حوصله ی حضور مداوم رو نداره. باید هراز گاهی (که گاهی این هرازگاهی ممکنه به سالی هم بکشه!) سکوت می کنه یا غایب میشه.
به هرحال هرکجا هست امیدوارم خوش و تندرست باشه و اوضاع اش به کام.
الهه
آخرین پیغامش کمی مرموزه...
پاسخ دادنحذفنرگس
نرگس عزیزم، الهه ی مهربانم
پاسخ دادنحذفهرگز و هیچوقت از شما جدا نمی شوم حتی اگر نباشم، باورش کمی سخت است به همان میزانی که توضیحش، این بودن و نبودن، بگذریم.
نرگس من! الهه ی خوبم!
امشب زیباترین واژه هایم را به هم گره می زنم تا برایتان شالی ببافم، دوست داشتم خودم شال را روی شانه هایتان می گذاشتم ولی همین که گاهی در شالی که بافته ام ببینمتان که به من لبخند می زنید و برایم دست تکان می دهید جهان را به من می بخشند.
راستی سلام
ام تی جان سلام
پاسخ دادنحذفخوشحال شدم داشتم نگران می شدم،تو هم برای من همچون یک جادویی...بمان همیشه...
نرگس
خوش آمدی، خوش بودی، خوش باشی، همیشه
پاسخ دادنحذفالهه
سلام!
پاسخ دادنحذفنرگس! سلام!
D:
سلااااااااااااااااااااام یحیی جان سلااااااااااااااااام!
پاسخ دادنحذفچقدر خوبه که تو منو پیدا کنی،کم کم داشتم فکر میکردم که رشته های طلایی دوستی مان آهنین شده ...
نرگس
رشتههای نامرییِ ما گرچه دیده نمیشه اما هست و هیچ هم پارهشدنی نیست
پاسخ دادنحذف(((:
اینجا رو گم کرده بودم نرگسی!
یعنی داشتم کامنتها و یادداشتهای پیشینام رو مرور میکردم که یهو دیدم تو این آدرس رو بهم معرفی کرده بودی
اومدم اینجا دیدم به به! چه جمع و محفلِ کوچکِ خودمونیِ دوستداشتنیای دارید و اینا
این شد که حسودیم شد گفتم ابرازِ وجودی کنم
D:
چقدر خوبه که حسودی ات شد یحیای گل،
پاسخ دادنحذفهر از گاهی که دلت خواست بیا یک چیزی با ربط و بی ربطش مهم نیست،بنویس .حضورت خوشایند من است هر زمان!
نرگس
این خیلی خوبه! :)
پاسخ دادنحذفhttp://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=erbd9cZpxps
اوه راستی! قدم مهمون جدید مبارک :)
الهه
ها! قشنگ بود
پاسخ دادنحذفممنون الهه! لطف داری
صابخونه مهموننوازه خب :ی
مرسی الهه جون چسبید! الان یک ویدئو هم من می ذارم...
پاسخ دادنحذفیحیاجان مرسی،خوشحالم که حی و حاضری!
نرگس